loading...

اهنگ

آتشی در سینه دارم جاودانی عمر من مرگیست نامش زندگانی رحمتی كن كز غمت جان میسپارم بیش از این من طاقت هجران ندارم كی نهی بر سرم پای ای پری از وفاداری شد تمام اشک من قمرالملوک وزیری بس در غمت كر

♥حسـ ــین♥ بازدید : 191 دوشنبه 02 مهر 1397

آتشی در سینه دارم جاودانی

عمر من مرگیست نامش زندگانی

رحمتی كن كز غمت جان میسپارم

بیش از این من طاقت هجران ندارم

كی نهی بر سرم پای ای پری از وفاداری
شد تمام اشک من قمرالملوک وزیری
بس در غمت كرده ام زاری

 

نوگلی زیبا بود حسن و جوانی عطر آن گل
رحمت است و مهربانی

ناپسندیده بود دل شكستن رشته ی الفت و یاری گسستن
كی كنی ای پری ترک ستمگری
میفكنی نظری آخر به چشم ژاله بارم
گرچه ناز دلبران دل تازه دارد
ناز هم در دل من اندازه دارد

هیچ گه ترحمی نمیكنی بر حال زارم
جز دمی كه بگذرد
كه بگذرد از چاره كارم
دانمت كه بر سرم گذر كنی به رحمت اما
آن زمان كه بركشد
گیاه غم سر از مزارم

از نظرهای تو بی مهری عیان است
جان گدازست آن نظر که آرام ِ جان است
سیل اشکم با زبان بی زبانی
با تو گوید راز عشقم گرچه دانی
با تو گوید راز عشقم گرچه دانی

http://nakaman.net







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو